یه یارو میره زیر غلطک، دوستش میره خبر مرگش رو به خانوادش بده. میره در خونشون به پسر یارو میگه: بابات چه جوری بود؟ میگه: دراز وباریک. غضنفر میگه: حالا دیگه صاف وپهنه
+ نوشته شده در شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۰ ساعت 15:20 توسط آرش
|
به غضنفر ميگن عجب مملکت خر تو خري داريم ميگه آره بابا من 3 بار رفتم سربازي هيچکي نفهميد!
+ نوشته شده در شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۰ ساعت 15:19 توسط آرش
|
- خیلی خری ...!!!
اگه خر نبودم که عاشق تو نشده بودم.....
- نه خوب اون از گاویت هست ....!!
گاویم مال این هس که اينو به تو میگم.....
اگه خر نبودم که عاشق تو نشده بودم.....
- نه خوب اون از گاویت هست ....!!
گاویم مال این هس که اينو به تو میگم.....
+ نوشته شده در شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۰ ساعت 15:6 توسط آرش
|
کون لَقِ همه
+ نوشته شده در شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۰ ساعت 15:4 توسط آرش
|
اگه تو تاریکی باشی ، تو تاریکی بدون یک اشعه نور .......
* اولین فکری که به مغزت می رسه چیه ؟؟؟؟؟ * اولین کاری که انجام می دی چیه ؟؟؟
* اولین فکری که به مغزت می رسه چیه ؟؟؟؟؟ * اولین کاری که انجام می دی چیه ؟؟؟
+ نوشته شده در شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۰ ساعت 15:2 توسط آرش
|
مردم غزه گناه دارند ... ولی خودمان هم بسیار هموطن داریم که گناه دارندها ...
+ نوشته شده در شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۰ ساعت 15:0 توسط آرش
|
دلم تنگ شده ...
برای دل تنگی های دیگرم ....
برای بی صدا خوابیدنم ....
برای اشک ریختنم ....
دلم تنگ شده ...
+ نوشته شده در شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۰ ساعت 14:59 توسط آرش
|
یه زخمهایی به نظر کوچیک میاد ولی عمقش زیاده .... تا مدتها آدم سوزشش رو حس می کنه ...
+ نوشته شده در شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۰ ساعت 14:57 توسط آرش
|
یک نفس عمیق می کشم ..
اشکهایم را پاک می کنم ...
زیر لب به تو و به خودم ناسزا می گویم ...
... و آرام آرام به حرفهای دلم گوش می دهم
+ نوشته شده در شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۰ ساعت 14:55 توسط آرش
|
شعور چیز خوبیه ... که خوب بعضیا گیرشون نیومده
+ نوشته شده در شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۰ ساعت 14:53 توسط آرش
|
جناب آقای فیلترینگ آیا شما یا خواهر مادرتان با پیغام با استناد به قانون جرايم رايانه ای دسترسۍ به تارنماۍ فراخوانده شده امكان پذير نمۍ باشد برخورد نمی کنید ؟
+ نوشته شده در شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۰ ساعت 14:51 توسط آرش
|
کاش وقتی به دنیا میومدیم خدا یه پاک کن بهمون می داد که قسمتهایی از زندگیمونُ که قلبمونُ به درد میاره رُ پاک کنیم ....
+ نوشته شده در شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۰ ساعت 14:50 توسط آرش
|
+ نوشته شده در شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۰ ساعت 14:45 توسط آرش
|
یه وقتایی هر اتفاقی می اُفته که فقط اون اتفاقی که تو می خوای نَیُفته
+ نوشته شده در شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۰ ساعت 14:45 توسط آرش
|
وقتی داشتن رو رُ تقسیم می کردن بعضیا اول صف بودن همچین اســـــــــــاســـــــــــــــی گیرشون اومده ها
+ نوشته شده در جمعه بیست و سوم دی ۱۳۹۰ ساعت 22:35 توسط آرش
|
بعضی وقتا آدم خسته است ... ولی از آن خستگی های خوب که لبخندی روی لب می آورد ...
+ نوشته شده در جمعه بیست و سوم دی ۱۳۹۰ ساعت 22:29 توسط آرش
|
لذتی در زدن بیسکوییت در چایی است که در انتقام نیست
+ نوشته شده در جمعه بیست و سوم دی ۱۳۹۰ ساعت 22:27 توسط آرش
|
گاهی اینقدر دوستت دارم که خودم هم می ترسم ... تو اگر بترسی حق داری
+ نوشته شده در جمعه بیست و سوم دی ۱۳۹۰ ساعت 22:23 توسط آرش
|
یک زمان هایی در زندگی وجود دارد
که آدم
فقط دوست دارد
بداند
که آدم
فقط دوست دارد
بداند
چرا
+ نوشته شده در جمعه بیست و سوم دی ۱۳۹۰ ساعت 22:22 توسط آرش
|
میری خودکار بیک میخری 100 تومن
ولی لاک غلط گیر 800 تومن
تو این زندگی حتی رو کاغذم اشتباه کنی برات گرون تموم میشه
+ نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ ساعت 22:0 توسط آرش
|
چقدر دلم بارون و هوای سرد میخواست !خدایا مرسی بخاطر بارون قشنگ دیشب.
---»کم بود اما خوب بود!![]()
+ نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ ساعت 21:57 توسط آرش
|
اینو بدون کسی که یه بار رفت اگر هم برگرده ، یادت باشه دیگه راهِ رفتن رو یاد گرفته !!!
+ نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ ساعت 21:54 توسط آرش
|
امسال آغوش تو سرمای عجیبی دارد نمی دانم تو سردی یا من پرتوقع؟؟
+ نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ ساعت 21:53 توسط آرش
|
گاهی عکسی را می سوزانیم
گاهی عکسی ما را می سوزاند
گاهی با دیدن یک عکس ساعت ها گریه می کنیم
گاهی سالها با یک عکس زندگی می کنیم
و گاهی دیدن یک عکس یـعـنــی پــایـــان
+ نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ ساعت 21:47 توسط آرش
|
پشت سرم
حرف بود...
حدیث شد..
می ترسم آیه شود !
سوره اش کنند به جعل !
بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل
حرف بود...
حدیث شد..
می ترسم آیه شود !
سوره اش کنند به جعل !
بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل
+ نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ ساعت 21:39 توسط آرش
|